رسوایی بلند نه تنها در محافل ادبی بلکه در محافل دیپلماتیک باعث شد که رمان شهوانی امانوئل ظهور کند. و شهرت غیر منتظره ای بر نویسنده آن سقوط کرد: معلوم شد که با نام مستعار امانوئل آرسان ، همسر کارمند سفارت فرانسه در تایلند ، لوئیس-ژاک رولت ، پنهان شده است که بلافاصله از بانکوک فراخوانده شد و از خدمت دیپلماتیک تعلیق شد. با این حال ، فروپاشی حرفه ای دیپلماتیک همسرش باعث موفقیت ادبیات نویسنده ای تاکنون ناشناخته شد که کتاب او به پرفروش فوری تبدیل شد. ماجراهای عاشقانه زن جوان فرانسوی که طرح این رمان را تشکیل می دهد ، احتمالاً عجیب و غریب تر از هر چیزی است که قبلاً خوانده ایم ... فیلم با همین نام با ستاره فیلم سیلویا کریستل در نقش اصلی ، مانند رمان "امانوئل" ، طبق این کتاب است شناخته شده در سراسر جهان Trow. امانوئل برای اولین بار در پایتخت انگلیس بود. بوی پوست جدید ، محکم در اتومبیل ، نورپردازی ، آنقدر متفاوت با پاریس ، همه او بود که می توانست چند ساعت در لندن یاد بگیرد و احساس کند. او نفهمید که چه مردی خندان که او را همراهی کرده بود به هواپیما می گفت ، اما به هیچ وجه اهمیتی نمی داد. قلب او کمی سریعتر از حد معمول کتک می زد ، اما نه از ترس - هیجان طبیعی یک غریبه در یک سرزمین عجیب و غریب. به تدریج این هیجان به نوعی سرخوشی تبدیل می شود ، او شروع به دوست داشتن همه سکس زن و شوهر خارجی چیز می کند: لباس آبی کارکنان و آیین کنترل در جلوی گردان. این تنها چیزی است که او باید در این جهان احساس راحتی و آرامش کند که برای دوازده ساعت پرواز به دنیای او تبدیل خواهد شد: دنیایی با قوانینی که با قوانین معمول ، سختگیرتر متفاوت است اما شاید هیجان انگیز تر باشد. و آن معماری فلزی بالدار که آن را از ظهر روشن اوایل تابستان انگلیسی جدا می کند! مکان امانوئل مستقیماً در پشت پارتیشن قرار دارد: در اینجا نگاه مسافر مستقیماً روی دیوار قرار دارد. چه اهمیتی دارد! امانوئل فقط تسلیم بقیه این صندلی عمیق می شود ، در آن فرو می رود ، قابلیت ارتجاعی اثاثه یا لوازم داخلی در پشت سرش را احساس می کند و پاهای بلند و زیبای خود - پاهای آژیر را دراز می کند. او هنوز نتوانسته بود بنشیند ، اما یک مباشر قبلاً در کنار او ایستاده بود: او نشان می دهد که چگونه صندلی با یک لمس سبک تخت اهرمی به صندلی اتاق خواب تبدیل می شود. و سپس دستهای استواردی شلوغ شد و چمدان های مسافری را در قفسه ها مرتب کرد. در اینجا ، یک کیسه سبک ، شیرین Emmanuelle نیز هست - همه چیز را که او به داخل کابین برد: او در طول پرواز نمی خواست تغییر کند ، نمی خواست بنویسد ، حتی نمی خواند ، نمی خواست. بچه های استواری در فرانسه و آخرین دردسر لندن اکنون ناپدید می شود ... این دختر به سمت امانوئل خم می شود: فرهای فرفری انگلیسی بر قدم زدن موهای فرانسه تأکید می كند. هر دو لباس تقریباً یکسان هستند: هر یک دامن عثمانی و یک بلوز سفید. با این حال ، سینه بند که گمان می رود زیر بلوز زن انگلیسی باشد ، وی را از سیلوت آن آزادی بیهوده سرقت کرد ، پس از آن به راحتی فهمید که امانوئل بدون این لوازم جانبی می تواند توالت زنان را انجام دهد. و اگر قوانین شرکت ابتدا یقه محکم را بطور جدی دیکته می کردند ، سکه دوم به اندازه کافی گسترده بود و یک ناظر دقیق که به آنجا می نگرد ، می توانست یک تصویر کاملی از سینه یک زن جوان فرانسوی به دست آورد. امانوئل دوست داشت که مباشری جوان باشد و چشمان او ، مانند چشمان امانوئل ، توسط مضراب های کوچک و به سختی قابل توجه احاطه شده است. او توضیحاتی را شنید ، "سالن" ، "آخرین بار در هواپیما ، نزدیک به سکنه." کمی بیشتر می لرزد ، اما در سالن های اتاق استراحت مسافران Likorn (طبق صدای صدای مباشر) راحتی کامل ارائه می شود - کلاس توریستی وجود دارد. نه فضای و نه صندلی های نرم و پرده هایی که جدایی کامل از همسایگان دارند. آیا از امتیازاتی که امانوئل در بین سایر مسافران در کابین لوکس به دست آورد ، شرمنده هستید؟ البته نه ، اما از توجه بیش از حد امانوئل شروع به احساس تقریباً وزن جسمی کرد. و مباشر در حال حاضر شادی سالن های توالت را تبلیغ می کرد: - پس از پایان صعود ، مسافران می توانند از آنها استفاده کنند. آنها بی شمار هستند و در بخش های مختلف کشتی مستقر هستند. اگر ارتباطات چیز شماست ، در هر گوشه هواپیما دو میله وجود دارد. اگر اهل معاشرت نیستید ، فقط خواهید دید که سه مسافر کابین خود را با شما به اشتراک می گذارند. شاید شما می خواهید چیزی بخوانید؟ امانوئل پاسخ می دهد: "متشکرم". "شما خیلی خوب هستید ، اما من چیزی را نمی خواهم. او با تعجب از آنچه باید بپرسید برای خوشحال کردن مهماندار جذاب